سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاسخ نامه ی نسل سومی ازطرف نسل اولی - افلاکیان
دانش دو گونه است : دانشی که مردم ناگزیر از فراگیری آن هستند و آن رنگ[ ظواهر [اسلام است و دانشی که مردم اجازه دارند آن را واگذارند و آن قدرت خداونداست . [امام علی علیه السلام]

یکی از دقدقه های ذهنم که مرا به خود مشغول کرده است مطالبات نسل جوان همان امیدهای آینده انقلاب است . از فاصله افتادن بین ما و آنها و عدم درک متقابل نگرانم . می خواستم نامه ای برای این نسل جوانو پر امید بنویسم و کمی با آنها حرف بزنم . اتفاقا نامه ای برای معبر پنج رسیده بود با امضای یک نسل سومی با دقت آن را مطالعه کردم ضمن اینکه هشداری بسیار جدی برای امسال من بود که به جای مشغول شدن به حواشی فرساینده به رسالت خطیر حفظ و نشر فرهنگ و آثار دفاع مقدس تپردازیم و به اندازه بضاعت اندک خود به بستر سازی برای پیوند نسل جدید و امید انقلاب با یادگاران دفاع مقدس و میراث شهدا  بپردازیم . سعی می کنم طوری حرف دلم را بزنم که پاسخی به نامه این عزیز نیز باشد . عزیز جوان !‌ همان طور که تو از ایجاد فاصله بین نسل های انقلاب نگرانی من نیز هر وقت فکر می کنم ممکن است چنین فاصله ای ایجاد شود تمام وجودم می لرزد ولی به لطف خدا و مدد ولایت مقام معظم رهتری هنوز این فاصله ایجاد نشده است و هنوز ما حرف های یکدیگر را می فهمیم . فقط اشکال کار این است که مطالبات و نیازهای شما با داده ها و داشته های ما کمی متفاوت شده است و تطبیق ان دو با هم کمی تلاش و از خود گذشتگی من اندکی واقع بینی هوشیاری و دشمن شناسی تو و بستر سازی و فرهنگ سازی و پرهیز از وادادگی و خود کم بینی متولیان فرهنگی کشور را می طلبد و گرنه مطمئن باش بین من و تو چندان فاصله ای نیست . فاصله هایی که فکر می کنی بین ماست دسیسه هایی است که دشمن برای مایوس کردن تو و تنها ماندن من طرح ریزی و القا کرده است . چرا که در دوران دفاع مقدس همان زمانی که تو انبال نشانه ها و آثاری از آن می گردی نسل اول و دوم و سوم معنا نداشت . از نوجوان سیزده تا پیرمرد شصت و هفتاد ساله در کنار هم برای دفاع از خاک ناموس و دینمان جنگیدیم . این همدلی و همکاری و پیوند ناگسستنی نسل های ایرانی باعث شد تا دشمن به فکر القا نسل اولی و نسل دومی و نسل سومی و تفکیک مرموز و موذیانه آن ها از هم بیافتند . و هر روز فاصله ی این نسل ها را از هم زیاد کند به شکلی که من امروز نتوانم خودم را به تو معرفی کنم و تو نتوانی نام و نشانی از من بیابی . و دز واقع بین من – نسل اول – که هویت تو هستم و تو –نسل سوم – که دربحران هویت غوطه وری فاصله ای به وسعت جامعه مدنی و غرب زدگی و هزاران ایسم و مدل و ... ایجاد شود که حاصل آن سردر گمی و انحطاط نسل شما باشد . و الا نسل من و تو هیچ تفاوبی ندارد به جز اینکه وقتی من به سن و سال تو بودم حضور دشمن پشت درب خانه ها حس می شد و دغدغه همه کشور دفاع  بود و جنگ به گفته حضرت امام (ره)‌در راس همه امور بود و همه به فکر همگرایی و پیوند نسل ها برای ایستادگی دربرابر هجوم دشمن بودند .ولی همه ی آنها که باید به فکر دفاع باشند حضور و هجوم دشمن را توهم می پندارند و برای بهره مندی از زیور دنیا به قول آقا به زر و زور و تزویر متوسل شده اند . امروز نسل اولی ها خسته از بی مهری دولت مردان و نسل سومی ها خسته از شعار و وعده های سطحی هر دو گرفتار مشکلاتی شده اند که حاصل آن میدان داری منادیان لیبرالیسم و فمینیسم و ... است . امروز برخی متولیان فرهنگ و هنر ما با تخطئه دفاع جانانه هشت ساله جوانان پر شور ایران اسلامی تمام فکر و توان و بودجه دستگاههای خود را صرف مواردی غیر ضروری و گاه احیای مظاهر فسق و تباهی می کنند و من و تو برای زنده نگه داشتن فرهنگ و تمدن اسلامی و انتقال فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت باید نگاهمان به آسمان و امیدمانبه غیب باشد . من با دست خالی به جنگ دشمن با دندان مسلحی بروم که در مدرسه و خانه سایه به سایه فرزندان این مرز وبوم را شکار می کند و آنان را با دارو های شیمیایی و مخدر و ولیگاری به نشاط وا می دارد و با کنسرت غربی و جشن های مبتذل شاد  می کند در حالی که فرهنگ ما که به زعم نا آگاهان داخلی و دشمنان خارجی خشن و عبوس می نماید فرهنگ نشاط وشادی درونی است . ولی افسوس که نه در کتاب های درسی و نه در فیلم ها و نمایش ها و نه در مطبوعات  و وب ها و سایت ها و سایر رسانه هااراده ای برای تولیدو ارائه فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت که همان فرهنگ نشاط و شادی نسل جوان است وجود ندارد . ولی با تمام این اوصاف قتول ندارم که زمان من و شما خیلی فرق دارد درست ات که در زمان ما دشمن پرچم داشت و رو در روی ما ایستاده بود و امروز داخل خانه های ما و در میان دوستان ما از پشت به ما خنجر مزند ولی عزیز نسل امید انقلاب ! درست در زمانی که همه چیز این مملکت د رجنگ خلاصه می شد خود من و خیلی های مثل من را به خاطر حضور درجبهه از مدرسه اخراج کردند . همان موقع وقتی فرمانده لشکر ما به مرخصی آمده بود با حکم تخلیه صاحب خانه مواجه ده بود . همان موقع نان به نرخ روز خورها با احتکار و چپاول اموال این کشور یک شبه سرمایه دار می شدند . همان موقع هم وقتی موشک های دشمن خانه های شهر را ویران می کرد در حالی که عده ای مشغول نجات جان مصدو مین بودند بعضی ها هم دست به سدقت اموال مردم از بین خرابه ها می زدند . همین امروز هم بسیاری از جوانان فهیم ما با خواندن دست دشمن و با تحکیم مبانی دینی و قرار گرفتن پشت سر ولایت و با شرکتدر هیات های مذهبی آن چنان دشمن را به ستوه آورده اند که گاهی علنا از این امر ابراز نگرانی می کنند و عقلای قومشان را به  تدبیر در مقابل هیات های مذهبی فدا می خوانند . الان هم اگر چه راه های نجاتباریک و تاریک است ولی نور ولایت برای تشخیص راه از بی راه پیشاپیش تمام نسل ها می تابد  . امروز اگر نوع لباس ، آرایش ، مد و حرکت بعضی ها نشان از حضور دشمن دارد ، زنگ خطر هست ؛ ولی نه فقط خطر حضور قیزیکی دشمن ، بلکه زنگ خطر تغییر تفکر و فرهنگ ما ست . این به آن معنی نیست که دشمن با ما رفیق شده بلکه نشان نفوذ دشمن به وسیله دوستان ما د ربین ماست ؛ به آن معنی است که ما به سمت دشمن در حرکت هستیم ،  درست مثل پیشرفت سلول های سرطانی ؛‌وقتی سلول های سرطانی ؛‌درحال رشد هستند،‌ در کنار سلول های سالم و در مقابل آن ها نمی مانند بلکه آن ها را در خود هضم و به سلول های سرطانی تبدیل می کنند . عزیز من امروز من و تو با سکوتمان با انفعالمان با توجه نگردم به اخطارهای ولایت امر؛ من از انتقال فرهمگ بسیجی باز ماندم و تواز دشمن شناسی . د رنبرد فرهمگی تمام طرف های دعوا تیر های خود را شلیک می کنند و این هنر مدافعان است که در برابر این تیرها سنگر و سپر مناسب تدارک ببینند . اینکه به قول شما نسل اولی ها کوتاهی کردند درست ،‌ ولی سنگر شما کجاست ؟‌ سپر شما کجاست ؟ کدام خط قرمز را برای خود تعریف کردید و از آن عدول نکردید ؟

گذشته از این کشور بسیار روشن است . این گلزار شهد ا کتاب گذشته ما و چراغ آینده ماست کمی تفکر لازم دار د تا نورهای فروزان آن راه های آینده را نشانت بدهند . این درست که من کم کاری کردم ولی آینده گواهی خواید داد به همان اندازه که چشم تو را بسته اند دست مرا هم بسته اند . به همان اندازه که تو دنبال گذشته و نگران آینده هستی من هم به دنبال آینده و مگران گذشته هستم . ولی خدا وکیلی وقتی سیگار به دستت دادند و CD داخل کیفت گذاشتند ندای وجدانت را نشنیدی؟! چرا به آن گوش ندادی ؟ وقتی پایت به اولین مجلس باز شد حیا نکردی ؟! چرا بار دوم رفتی ؟‌ من کوتاهی کردم و دست تو را نگرفتم ولی ائمه که گرفتند . مگر نشنیدی روایت را که نگاه به نامحرم تیری است از تیرهای شیطان ؟ چرا نگاه اول را به نگاه دوم گره زدی ؟ آیا واقعا فکر می کنی نسل اولی ها نه نامحرم دیدند نه سیگار نه فیلم و ... ؟ چرا بود ولی هنر آنها خودداری بود و ثمره خودداری آن ها رستگاری و شهادت . انکار نمی کنم که ساخت بعضی فیلم ها و سریال های ساخته شده . به خصوص در سال های اخید . در مسیر تخریب فرهنگ دنی و ملی ما بود . ولی لیلی بامن است و خوش رکاب بیان واقعیت های روزگارما بود . البته در فیلم هیچ وقت همه چیز سر جای خودش نیست . باید گاهی مسایل پر رنگ و کم رنگ شود ،ولی نباید فکر کنید که هر که جبهه رفت در نهایت قداست و شجاعت رفت . جبهه و جنگ منشا عقیدتی در انسان ها بود . بودند بسیاری جوان های ترسو ، کبوتر باز و قداره کش که به جبهه آمدند و متحول شدند ، و حماسه ها آفریدند و آخر هم یا شهید شدند یا ماندند و منشا خیرات و برکات برای نظام کشور شدند . هر چند ساخت نوع فیلم ها و سریال ها مهم است ولی نوع نگاه به آن ها مهم تر است و اتفاقا ما با همین چیزهایی که شما فکر نمی کنید باعص پیروزی است پیروز شدیم ؛ یعنی همین جوان های کوچه و بازار راهی جنهه شدند و در اثر همنشینی با انسان های وارسته و تحت آموزه های عاشورا متحول شدند و با دست خالی ایستادگی کردند و حماسه آفریدند و پیروز هم شدند . اصلا رمز زنده نگه داشتن محرم و صفر که حضرت امام (ره)‌ این قدر سفارش می کردند در همین است که آموزه های قیام حضرت سید الشهدا علیه السلام انسان ساز است . این فکر غلطی است که شما فکر کنید یک عده انسان مقدس و کسانی که از اول مادرانشان آن ها را با وضو شیر داده اند و از اول سن تکلیف نماز شب می خواندند و هیچ گناهی نکرده اند رفتند جبهه و پیروزی آفریدند . البته چنین افرادی هم بودند ،‌ ولی غالب بچه های جنگ همین جوان های معمولی شهر ها بودند که شما هر روز در خیابان با آن ها برخود می کنید . ولی به قول شهید چمران : «وقتی شیپور جنگ نواخته شود مرد از نامرد تشخیص داده می شود . »

هر چند ظاهر اوضاع کنونی ایران دل پسند نیست اما به برکت خون شهدا و درسایه هدایت مقام معظم رهبری مسیر حرکت به سوی فلاح و ایران آباد ، آزاد ،‌مستقل و اسلامی است و همین که رهبری نظام به آینده امیدوار هستند ما هم امیدواریم .  ولی این به آن معنا نیست که نگرانی نداریم ، نگران آینده هستیم  ، اوضاع ،‌ شرایط و روند کار را به دقت زیر نظر داریم و منتظر اشاره رهبری هستیم تا اگر روزی صلاح بدانند حماسه ای دیگر بیافرینیم و کفر و نفاق را رسوا و از کشور ریشه کن کنیم و در این راه من و تو باید ید واحده باشیم  .

 رسالت امروز ما – به قول شما ، نسل اولی ها – تلاش در جهت بستر سازی و حفظ و نشر فرهنگ وآثار دفاع مقدس و روحیه ایثار و شهادت طلبی و خودداری از انزوا و انفعال و حضور فعال د رتمام صحنه هاست . و رسالت شما – به قول خورتان ، نسل سومی ها – دشمن شناسی ، مقاومت در برابر مشکلات و ناملایمات ، اهتمام به آموختن و تولید علم ، شناختن ارزش ها و تمسک به اهل بیت علیهم السلام ، به خصوص زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا است ،‌ که تمام این رسالت را می توان در یک کلام خلاصه کرد و آن نهادینه کردن فرهنگ انتظار در جامعه است . که اگر فرهنگ انتظار در اجتماع نهادینه شود ، من با انجام رسالت خود کوتاهی هایم را می پذیرم و در برابر زر و زور و تزویر قیام می کنم و تو با حرکتخود و مطالبه جدی از من و متولیان فرهنگی و شناخت دشمن و ایستادگی در برابر آن به کمک هم مدینه فاضله ای خواهیم ساخت که در آن دیگر غروب جمعه ها دل گیر نخواهد بود . انشاءالله .

                                             یک رزمنده ( به قول شما نسل اولی )   



 
نویسنده: محمدرضا رمضانی |  دوشنبه 85 دی 25  ساعت 7:35 عصر